چهاردهمین ماهگرد
عزیز مامان چهاردهمین ماهگردتو بهت تبریک میگم روزها از پی هم میگذرد وتو بزرگو بزرگتر
میشی هرچند قدکشیدنت مشخص نیست شیطنتا و بیقراریهات بیشتر میشه فقط دوست
داری کنارم باشی مامان گفتنت خستم کرده لجبازیت تمومی نداره دندوناتم رسیده به ١٢تا این
شیرگاو تونسته رشد دندوناتو زیاد کنه از رشد قدیو وزنی خبری نیست همینقدر که
سالمی
خدارو شکر یه سری عکساس که تو شمال گرفتم میزارم تا یادگاری از این روزات بمونه
محیا جارو به دست تو حیاط میچرخه میخواد به مامانش کمک کنه
فدای اون نگات بشه مامانی
مدل موی گل دخترمو اختراع دایی جونش
محیا به زیارت میرود
محیا لب ساحل محمودآباد
عزیز مامان از بادو سرما فرار میکنه
اینم از بعبعی محیا
عسل مامان کنار همون گاو یکه شیرشو میخوره
جیگر مامان داره به پسردایی بابایی غذامیده الهیییییییییییی
محیا خانوم از خواب بیدار شده داره نی نیشو میخوابونه
م