بدون عنوان
بدون عنوان
اولین سفرزیارتی
بدون عنوان
روزهای سه سالگی
سلام به دخترگلم بعدمدتهاتونستم بیام وبرات بنویسم الان که مشغول نوشتنم ۲۲شهریور ۹۵وخانمی من حسابی بزرگ شده واسه خودش اگع تونستم عکساتم میزارم . ...
نویسنده :
مامان محبوب بابا مجتبي
22:06
روزهای 27 ماهگی
هفته اخر 93
سلام عزیز مامان بیست وششمین ماهگرد زندگیت مبارک گل دخترم. امروز 22 روز از اسفند 93 7روز دیگه عیدو سال جدیدو بزرگتر شدنت الانم کنارم ایستادی هی منو سوال پیچ میکنی ماشالاه شیرین زبونی چشمم به تخته حسابی هم شیطونی واسه خودت خانم شدیا. این ماه عکس زیادی ندارم قرار شده ببرمت اتلیه از این روزات عکس بگیرم . ...
نویسنده :
مامان محبوب بابا مجتبي
9:25
بیست و پنجمین ماهگرد
اگر تو نبودی جهان، بی خنده های تو معنا نخواهد داشت. اگر تو نباشی، هیچ بهاری ـ حتی اگر لبریز شکوفه باشد ـ دیدن ندارد. اگر تو نبودی، باران ها همه دلگیر می شدند و هیچ مادری عاشقانه زیر باران ها، بی چتر لبخند نمی زد. اگر تو نبودی، آسمان با همه حجم آبی اش، در چشم های همیشه خیس هر پدری، دلگیرتر از چهار دیواری کوچکی می شد که به زندانی کوچک بیش نمی ماند. اگر تو نبودی، شمعدانی های لب پنجره، این گونه زیبا گل نمی کردند و عطر سیب، دیگر معنایی نداشت. اگر کودک نبود، نه پدر معنا داشت، نه هیچ مادری بهشتی می شد. سلام عزیز مادر امروز بیست و پنج ماه از روز تولدت میگزره عزیز مادر روزها از پی هم میگزرد و تو بزرگ و &nbs...
نویسنده :
مامان محبوب بابا مجتبي
22:15
روزهای دو سالگی
سلام عزیز مادر حالا که تونستم عکساتو بزارم تو نوشته هات اگه تو هم همکاری کنی بتونم از این روزهای بچگیت عکس بندازم از شیطنتات بگم که تمومی نداره انگاری نمیخوای اروم بگیری حرف زدنت هم کامل شده دیشب وقت اذان دستاتو بلند کردی رو به آسمون بازبون بچگیت میگفتی خدا بابابزرگ محیارو خوب کن الی امین مامان فدای گل دخترش بشه همه چیز تو خاطرت میمونه هرجا میرم همه از شیرین زبونیت میگن اسپند دود کنم تا دخترم چشم نخوره الانم که دارم واست مینویسم تو کل بالشتای مبلو ریختی وسط خونه داری بازی میکنی حسابی سرما خوردی هواهم خیلی سرده شده توهم بیرون نری اروم نمیگیری . اینم یه سری از عکسای این روزاته ..... &...
نویسنده :
مامان محبوب بابا مجتبي
21:42